شهرها زمين هاي وسيع و گستردهاي را به خود اختصاص ميدهند. بديهي است كه در گزينش محل شهرها، تجربه پيشينيان تاثير بسزايي داشته است. اما سابق بر اين زندگي ساده شهروندان موجب ميشد كه اهميت موضوع، چندان مورد توجه قرار نگيرد. به طوري كه اگر منطقهاي زير طغيان هاي بسيار شديد رودخانه ها يا سقوط مرتب و خطرناك سنگ ها و يا ريزش بهمن هاي انبوه قرار نميگرفت و يا عجالتا زمين هاي آن لغزش نميكرد، براي گسترش مساكن و ايجاد ساختمان ها، مناسب تشخيص داده ميشد.گاهي نيز مسائل ايمني و موقعيت پناهگاهي ناحيهاي، برخي از خطرات مانند ريزش كوهها را تحت الشعاع خود قرار ميداد.
اهميت موضوع، زمانی آشكار مي شود كه خسارات وارده خارج از تحمل انسانها باشد. اگر در گذشته سيل، بنايي را ويران ميكرد و اثاث زندگي انسان ها را با خود ميبرد و يا دچار خسارات متنوعي ميكرد، ابعاد آن چندان گسترده نبود. ترميم خرابي ها و جبران ويرانگري ها، البته به دليل سادگي بنا و اثاث آن كار بسيار مشكلي به نظر نمي رسيد. در صورتي كه امروز، تجهيزات عمراني به طور پيچيده اي توسعه يافتهاند و بناها ابعاد گسترده تر و مجهز تري به خود گرفتهاند، مساحت شهرها تا چندين برابر افزايش پيدا كرده است. كارخانه هاي صنعتي بزرگ و كوچك، به عنوان پديده اي ضروري، در كنار شهرها تاسيس شده است. اينها به فضاي گسترده تري نياز دارند. امروز در مكان يابي و استقرار كارخانه هاي ياد شده، تنها عامل اقتصادي و تكنيكي مورد توجه و تاكيد قرار ميگيرد و در برابر ارزاني قيمت زمين، اهميت نيرو هاي طبيعي ناديده گرفته ميشود. در نتيجه بنا هاي مسكوني و تاسيسات كارخانهها در مناطق گوناگون به طور دلخواه و تقريبا بدون توجه جدي به ديناميك محيط ايجاد ميگردد. بنابراين موقعي كه پديده هاي گوناگون طبيعت، با نيروي عظيم خود، اينگونه محل ها را مورد تهديد قرار بدهند، تخريب و ويراني آن حتمي خواهد بود.
لذا اهميت و ضرورت شناخت ويژگي هاي محيط طبيعي جهت تميز و تشخيص نقاط مناسب براي ايجاد بناها و ساختمانها، از مناطق نامساعد، معلوم مي شود.